بسمه تعالی
با احترام به استحضار کلیه همکاران گروه آموزشی مدیریت خانواده و طراحی دوخت می رساند جهت هم اندیشی بهتر جلسه ای راس ساعت 10:30 صبح روز پنجشنبه مورخه 20/7/1391 در مکان گروههای آموزشی اداره آموزش و پرورش شهرستان برگزار می گردد .
موضوع جلسه:
1-جمع آوری اطلاعات مربوط به هنر آموزان
2-تقسیم کار جهت تدوین فصلنامه گروه
3- ارائه بودجه بندی دروس
زندگینامه بسیجی شهید ناهید فاتحی کرجو (سمیه کردستان ، اسطوره ای که جان داد تا حرمت امام خود را نشکند)
ولادت و معرفت به معبود
ناهید فاتحی کرجو در چهارمین روز از تیر ماه سال 1344 در شهر سنندج در میان خانواده ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت (ع) بزرگ می کرد.
ناهید کودکی مهربان، مسئولیت پذیر و شجاع بود که در دامان عفیف مادر، با رشد جسم، روح معنوی خود را پرورش میداد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت میبرد که به پدرش گفته بود: «اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم وگریه کنم، چشمانم سرخ می شود و سرم درد می گیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز کرده و گریه میکنم، نه خسته ام، نه سردرد و ناراحتی جسمی احساس می کنم، بلکه تازه سبک تر و آرام تر میشوم» .
نوجوانی از جنس ایمان و شهامت
با شروع حرکت های انقلابی مردم ایران، ناهید هم به سیل خروشان انقلابیون پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرارگرفت.
روزی با دوستانش به قصد شرکت در تظاهرات علیه رژیم به خیابان های اصلی شهر رفت. لحظاتی از شروع این خیزش مردمی نگذشته بود که مأموران شاه به مردم حمله کردند. آنها ناهید را هم شناسایی کرده بودند و قصد دستگیری او را داشتند که با کمک مردم از چنگال آن دژخیمان فرار کرد. برادرش می گوید؛ «آن شب ناهید از درد نمی توانست درست روی پایش بایستد. بر اثر ضربات ناشی از باتوم، پشتش کبود رنگ شده بود».
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همکاری اش را با نیروهای ارتش و بسیج و سپاه آغازکرد. شروع این همکاری، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهک کومله را که زخم خورده فعالیت های انقلابی این نوجوان و سایر دوستانش بود، برانگیخت.
راهی به سوی آسمانی شدن
ناهید علاوه بر همکاری با بسیج وسپاه بیشتر وقتش را به خواندن کتاب های مذهبی و قرآن و انجام فعالیت های اجتماعی می گذراند.
اوایل زمستان سال 1360 به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. اما از ساعت مراجعتش خیلی گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبالش می رود و بعد از ساعت ها پرس و جو پیدایش نمی کند. خبری از ناهید نبود! انگار که اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهایی همه جا دنبال او می گشت. تا اینکه بالاخره از چند نفر که ناهید را می شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که: چهار نفر، ناهید را دوره کرده، به زور سوار مینی بوس کردند و بردند!
بعد از ربوده شدن ناهید، خانواده او مرتب مورد تهدید قرار می گرفتند. افراد ناشناس به خانه آنها نامه می فرستادند که: اگر باز هم با سپاه و پیشمرگان انقلاب همکاری کنید، بقیه بچه هایتان را هم میکشیم
.
زخم ستاره
چند وقتی از ربوده شدن ناهید گذشته بود که خبر گرداندن دختری در روستاهای کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم اینکه «این جاسوس خمینی است!» همه جا پخش شد. یک روستایی گفته بود: آنها سر دختری را تراشیده بودند و او را در روستا می گرداندند . گفته بودند آزادت نمی کنیم مگر اینکه به خمینی توهین کنی!.
او ناهید بود که با شهامت و ایستادگی قابل تحسین از مقتدای انقلابی خود حمایت کرده و زیر بار حرف زور آنها نرفته بود. مردم روستا در آن شرایط سخت که جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه این دختر اعتراض کرده بودند. اما هیچ گوش شنوا و مرد عملی پیدا نشده بودکه ناهید، دختر جوان و انقلابی را از چنگال ستم آنها رهایی بخشد.
از روز ربوده شدن او یازده ماه می گذشت که پیکر بی جان و مجروح و کبود او را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخ های اطراف روستای هشمیز پیدا کردند. روایت دیگر حاکیست که اشرار برای وادار کردن ناهید به توهین نسبت به حضرت امام(ره) اورا زنده بگور کرده بودند.
وقتی جنازه را به شهر سنندج انتقال دادند مادرش بسیار بی تابی می کرد و چندین بار از هوش رفت. پیکر آغشته به خون ناهید اگر چه دیگر صدایی برای فریاد زدن و جانی برای فدا کردن در راه انقلاب نداشت اما کتابی مصور از ددمنشی ضد انقلاب بود. زنان سنندجی با دیدن آثار شکنجه بر بدن ناهید و سر شکسته و تراشیده اش، به ماهیت اصلی ضد انقلاب، بیش از بیش پی برده و با ایمان و بصیرتی بیشتر به مبارزه با آنان پرداختند.
تهران، سفر آخر
شرایط حاد منطقه در آن سال و خفقان حاکم گروهکها بر مردم، فشار زایدالوصفی که به خانواده شهید رفته بود مادر شهید را بر آن داشت به تهران هجرت کند و پیکر شهید ناهید کرجو، شهید مظلوم سنندجی را در قطعه شهدای انقلاب بهشت زهرای تهران دفن نماید.
چند سال بعد، مادر از اندوه فراق ناهید، بیمار شد و از دنیا رفت. برادر ناهید می گوید: مادرم در تهران ماند و با بچه های کوچک و وضعیت بد اقتصادی مجبور به کار شد. دوران سختی را گذراندیم اما مادر دلخوش بود که نزدیک ناهید است. دلش خوش بود که دیگر لازم نیست کوه به کوه، دشت به دشت و آبادی به آبادی دنبال ناهید بگردد.
و اینک ...
اینک نوجوانان و دختران ایران اسلامی باید بدانند که وقتی ناهید فاتحی کرجو به شهادت رسید بیش از هفده سال نداشت اما اکنون بعد از گذشت سی سال از شهادتش، نامش به برکت متعالی بودن هدف و ارزش هایش زنده و شیوه زندگیاش الگویی برای زنان مجاهد است.
اگر در صدر اسلام سمیه زیر شکنجه جاهلان عرب حاضر به نفی وحدانیت خدا نشد و در دفاع از اعتقادات راسخ خود شهادت را برگزید، امروز زنان موحد، الگویی نزدیکتر را پیش رو دارند. دختر نوجوان شجاعی که تحمل شکنجههای طاقت فرسا را بر توهین به امام خود ترجیح داد و در مسیر ایستادگی و در دفاع از آرمانها و اصول متعالی اسلامی، شهادت را برگزید، و او کسی نیست جز سمیه ی کردستان شهیده ناهید فاتحی کرجو.
بارالها! به سوی تو آمده ام تا دریابی ام، در این بی سر و سامانْ بازار دنیا. به سوی تو آمده ام تا از تو مدد جویم؛ یاری طلبم و بخواهم که مرا به خود وانگذاری؛ که من پوچم بی تو!
اکنون که در آستانه شروع ماه مهر هستیم و سال علم آموزی جدیدی پیش روست، از تو می خواهم مرا یاری کنی تا در مسیری گام بردارم که مروّج علم و آیین تو باشم.
یاری ام کن تا همواره در آموختن، حریص باشم و در ترویج آموخته هایم، سخی.
یاری ام ده تا بیاموزم آنچه را تو می پسندی و دوری جویم از آنچه ناپسند توست.
کمکم کن قلم که در دست می گیرم، به یاد تو باشم و آنچه می نگارم، مورد رضای تو باشد. بر صفحه تاریک دلم با قلم الهی ات نقشی بزن که تا زنده ام، به اینکه موجودی مفید فایده در هستی بی پایانت بوده ام، به خود ببالم.
در این ماه مهر، از مهر بی کران خویش باز هم به من ببخش و این آغازِ دوباره را برایم آغازی مبارک رقم بزن.
به لطف و کرمت، یا ارحم الراحمین!
منصوره نرگسی
مواد لازم:
خرمای جنوب(پوست نازک)=300 گرم
پودر زنجبیل=1 قاشق چایخوری
کره=30 گرم
کنجد=4 قاشق غذاخوری
پودر پسته=4 قاشق غذاخوری
پودر نارگیل=4 قاشق غذاخوری
طرز تهیه:
ابتدا هسته های خرما را از آن جدا می کنیم و در تابه ای همراه با کره تفت می دهیم تا بشکل خمیر صاف و یکدستی درآید. سپس پودر زنجبیل را می افزاییم و مواد را از روی حرارت برمی داریم. بعد آن را بین دو کیسه نایلونی با استفاده از وردنه به صورت مستطیل باز می کنیم.سپس روی آن را ابتدا با یک لایه کنجد،بعد یک لایه پودر پسته و بعد یک لایه پودر نارگیل می پوشانیم و با استفاده از نایلون،خمیر را رول می کنیم و همان نایلون را دور آن می پیچیم. رولت را یک ساعت در یخچال قرار می دهیم. سپس آن را به صورت حلقه های یک سانتی برش می زنیم و در ظرف مخصوص آن را می چینیم و سرو می کنیم
حضرت امیر المؤمنین (علیه السلم) در مذمت زنان می فرمایند: «معاشر الناس! انّ النساء نواقص الایمان، نواقص الحظوظ، نواقص العقول،... و امّا نقصان عقولهنّ فشهادة امرأتین کشهادة الرجل الواحد...» «ای جماعت مردم! همانا زنان دارای نقصان ایمان، نقصان بهره ها (ارث) و نقصان عقل می باشند... و امّا نقصان عقول آن ها، به همین جهت که گواهی دو زن همانند گواهی یک مرد است...».
اشکال شده که این حدیث با کرامت زن سازگاری ندارد.
پاسخ: اولاً: عقلی که مرد بیش از زن دارد یک فضیلت است نه معیار فضل.
توضیح مطلب این که: عقلی که در زن و مرد متفاوت است عقل اجتماعی؛ یعنی در نحوه مدیریت، در مسائل سیاسی، علمی و تجربی و ریاضی است، ولی آیا می توان گفت: هر کس در این مسائل برتر بوده و عقلش بیشتر باشد به خدا نزدیک تر است؟ آیا این عقل مایه تقرّب به خداست؟ یا آن عقلی که به توسط آن خداوند عبادت شده و کسب بهشت می شود مایه تقرّب است؟ عقلی که موجب تقرّب می باشد همان است که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره نام گذاری آن به این اسم چنین آمده است که: عقل چیزی است که انسان به وسیله آن نیرو، غرایز و امیال را عقال کرده و می بندد. اگر کسی در مسائل سیاسی یا اجرایی عاقل تر و خردمندتر بود، نشانه آن نیست که به خدا نزدیک تر است، چه بسا همین هوش سیاسی یا علمی او را به جهنّم بکشاند. چه بسا مردی در علوم اجرایی بهتر از زن بفهمد امّا توان عقال کردن غرایز خویش را نداشته باشد. هر کس بتواند بهتر از دیگری غرایز را در هم بکوبد و امیال نفسانی را تعدیل کند و بهشت را کسب نماید او به معنای حقیقی عاقل تر است. پس اگر تفاوتی هست در مسائلی است که سود و زیان ندارد.
ثانیا: روایات درصدد تعریف جایگاه واقعی و تکوینی زن است؛ زیرا همان گونه که گفتیم زن به جهت شاکله وجودی که دارد برخی شغل ها و کارها از او برداشته شده است. پس نقص عقل زن نتیجه غلبه ملکاتی است که در سرشت او به ودیعت گذارده شده است و با موقعیت او در به حرکت درآوردن جامعه تأثیر دارد. و این منجّر به نقص ذاتی عقل زن نیست، بلکه به جهت ضرورت اجتماعی، زن احتیاج به تعقّل این گونه امور ندارد. زن به لحاظ موقعیت اجتماعی که دارد عقلش در اداره امور کشور و جنگ و قضاوت و... ناقص است، گر چه در مورد دیگر وظایف الهی که بر عهده او گذارده شده عقلش در حدّ خود کامل می باشد.
ثالثا: این روایت به قرینه ذیل آن که شهادت و گواهی دو زن را برابر با یک مرد می داند اشاره به این نکته دارد که زن به جهت غلبه عاطفه و احساساتی که دارد ممکن است که نتواند درست مطلب را تشخیص دهد لذا شاهد دیگری لازم است بر خلاف مرد.
رابعا: این کلام از حضرت در ضمن خطبه ای است که بعد از جنگ جمل ایراد شده است و معلوم است که حضرت دسته خاصّی از زنان را مورد سرزنش قرار داده است؛ زیرا ما در بین زنان افرادی همانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) و خدیجه کبری (سلام الله علیها) و امّ سلمه (سلام الله علیها) و دیگران را داریم که از زنان صالحه اسلامند.
خامسا: مضافا به این که در سند این روایت نیز مناقشه شده و تنها از مصادر اهل سنت نقل شده است.
سادسا: عقل بر دو قسم است:
الف) عقل معاد؛ که در روایات درباره آن گفته شده که «ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» و در این جهت مرد بر زن برتری ندارد.
ب) عقل معاش: که مرد به جهت وظیفه اجتماعی که دارد باید اضافه ای در عقل داشته باشد.
سابعا: در مقایسه این حدیث با احادیث دیگر نیز به احادیث مخالفی دست می یابیم. از امام علی (علیه السلام) حدیث دیگری نقل شده است که کلام نهج البلاغه را تقیید می کند: حضرت فرمود: «ایّاک و مشاورة النساء الاّ من جُرِّبت بکمال عقل»؛ «از مشورت با زنان بپرهیزید مگر زنانی که کمال عقل آنان آزمایش شده باشد». بنابراین، احادیث نقص عقل زنان با این گونه احادیث نسبت اطلاق و تقیید را پیدا می کند و کلیّت احادیث نقص عقل از میان می رود و نتیجه این می شود که کلام حضرت (علیه السلام) در نهج البلاغه درباره همه زنان نیست و مواردی استثنا دارد.
در برخی از روایات چنین آمده که حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «عقول النساء فی جمالهنّ و جمال الرجال فی عقولهن»؛ «عقول زنان در جمالشان و جمال مردان در عقولشان است».
اشکال شده که این حدیث نیز با کرامت زن سازگاری ندارد.
پاسخ: اولاً: این روایت یک امر دستوری نیست بلکه امر تعریفی است. ثانیا: مقصود از عقل در این روایت، عقل نظری است نه عقلی که توسط آن خداوند رحمان عبادت می شود. در چنین عقلی جمال زن و مرد هر دو در آن است که به توسط آن عقل، خداوند رحمان عبادت می شود و بهشت را کسب می نمایند.
خداوند متعال می فرماید: «أ تَأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أنْفُسَکُم وَ أنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتابَ أفَلا تَعْقِلُونَ»؛ «آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید، امّا خودتان را فراموش می نمایید».
از این آیه استفاده می شود که عقلی در انسان وجود دارد که انسان را به کار خیر دعوت می کند و در این زمینه مرد و زن را از هم جدا نکرده و بین این دو فرقی نمی گذارد.
از جمله احکام اسلام که مورد هجوم افراطیون قرار گرفته، مسأله شهادت و گواهی زنان در دعاوی کیفری است.
یکی از افراطیون در این زمینه می گوید: «در مسائل کیفری، زن گاهی اصلاً به حساب نمی آید و آن جرمی است که تنها با شهادت مردان ثابت می شود. ماده 74 قانون مجازات اسلامی در این باره می گوید: زنا چه موجب حدّ جلد (شلاق) و چه موجب حدّ رجم (سنگسار) باشد با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادل ثابت می شود، در چنین موردی شهادت زنان به تنهایی جرم را ثابت نمی کند. ماده 76 قانون مجازات اسلامی این طور می گوید: شهادت زنان به تنهایی یا به انضمام شهادت یک مرد عادل زنا را ثابت نمی کند بلکه در مورد شهود مذکور حدّ قذف جاری می شود».
پاسخ: در چند مورد شهادت زنان مورد قبول نیست:
1- مورد اجماعی: این مورد در جرایم غیر مربوط به حقّ الناس به جز زنا است؛ زیرا حکم خداوند در باب حدود بر این است که به کمترین بهانه ای حد اجرا نگردد، و تضییق دایره شهود در مورد زنان یکی از طرق دست یابی به این هدف است.
2- موارد اختلافی؛ در برخی موارد فقها بحث دارند که شهادت زن پذیرفته است یا نه؟ نظر مشهور فقها در مواردی چون دعوای وکالت، وصیّت، نسب، ثبوت هلال، و دعوای طلاق، بر عدم پذیرش شهادت زن است. و نیز فقها در مورد دعاوی مربوط به قصاص به جهت اختلاف روایات اختلاف نظر دارند. و مورد دیگر از موارد اختلاف دعاوی مربوط به نکاح است، که اغلب فقها به پذیرش شهادت زنان در نکاح فتوا داده اند.
3- موارد ضمیمه شهادت مردان به زنان؛ در برخی از موارد است که گواهی زنان همراه با ضمیمه شدن گواهی مردان مورد قبول است، که عبارت است از:
مشهور فقها گواهی زنان را برای اثبات آن به صورت مستقل کافی نمی دانند، بلکه با شهادت سه مرد و دو زن، مجازات سنگسار و با شهادت دو مرد و چهار زن فقط مجازات شلاق در زنا ثابت می گردد. در این مورد صاحب جواهر ادعای نفی خلاف کرده است. و این به جهت خصوصیتی است که در مورد حفظ حیثیّت افراد در زنا مورد نظر شارع است.
در امور مالی یا در اموری که مقصود آن مال باشد، شهادت زن به تنهایی کافی نیست و برخی علی رغم این که در مورد اثبات دعاوی مالی با یک شاهد مرد و قسم مدّعی محدودیّت هایی قائل شده اند ولی در مورد اثبات دعاوی مالی با دو شاهد زن و یک مرد تردید نکرده و پذیرفته اند، زیرا دو شاهد زن و یک مرد را بیّنه شرعیه گویند.
مستند این حکم علاوه بر روایات متعدد، آیه شریفه قرآن است.
خداوند متعال می فرماید: «یا أیُهَا الَّذینَ آمَنُوا إذا تَدایَنْتُم بِدَیْنٍ إلیْ أجَلٍ مُسَمِّی فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبُ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأبَ کاتِبُ أنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئا فَإنْ کانَ الَّذِی عَلَیْهِ الحَقُّ سَفِیها أوْ ضَعِیفا أو لا یَسْتَطِیعُ أنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِدَیْنِ مِنْ رِجالِکُم فَإنْ لَمْ یَکُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلُ وَ امْرَأتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إحْداهُما فَتُذَکِّرَ إحْداهُمَا الأُخْری...»؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) با یکدیگر پیدا می کنید، آن را بنویسید. و باید نویسنده ای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد. و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن - همان طوری که خدا به او تعلیم داده - خودداری کند. پس باید بنویسد. و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید. و اگر کسی که حقّ بر ذمه اوست، سفیه (یا از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن) توانایی بر املا کردن را ندارد، باید ولیّ او (به جای او) با رعایت عدالت، املا کند. و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حق) شاهد بگیرید، و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد اطمینان و رضایت شما هستند را انتخاب کنید (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند) تا اگر یکی انحراف یافت، دیگری به او یادآوری کند...».
در پاسخ به این پرسش که چرا در دعاوی مالی، دو شاهد زن مورد نیاز است برخی از مفسّرین به ذیل آیه تمسّک کرده اند آنجا که می فرماید: «أنْ تَضِلَّ إحْدهُما فَتُذَکِرَ إحْدهُمَا الأُخْری» تا اگر یکی از آن دو زن موضوع شهادت را فراموش نمود دیگری او را یادآوری کند.
کلمه «فتذکر» به اعتقاد اکثر مفسّرین در مقابل «نسیان» است. فیض کاشانی می گوید: «و هذه علّة لاعتبار العدد» یعنی جمله مذکور در آیه شریفه علت لزوم تعدّد شهود زن را که همان نسیان باشد بیان نموده است.
طبرسی در تحلیل آیه مذکور می گوید: «لانّ النسیان یغلب علی النساء اکثر ممّا علی الرجال»، زیرا فراموشی بر زنان بیش از مردان عارض می شود.
مسأله فراموشی در حافظه زنان در هنگام ادای شهادت از نظر روان شناسان قابل توجیه است؛ زیرا از دیدگاه روان شناسی، فراموشی حافظه با میزان احساسات و هیجانات فرد، رابطه مستقیم دارد. هر قدر شخص بیشتر تحت تأثیر احساسات و هیجانات روحی واقع گردد به همان نسبت حوادث و وقایعی را که به خاطر سپرده زودتر فراموش نموده و دقت کمتری در نقل آن دارد.
یک روان شناس قضایی می گوید: «یک شی ء یا موضوع که در ذهن ما انعکاس شدید هیجانی با صبغه کراهت ایجاد می کند مخصوصا می تواند موجب تسهیل یا تسریع در انصراف توجه ما شود».
یکی دیگر از روان شناسان می گوید: «... نتایج تحقیقات حاکی از آن است که هیجان می تواند بر بازیابی از حافظه دراز مدت حداقل از چهار راه مشخص اثر بگذارد... در برخی از موارد هیجان های منفی مخلّ بازیابی می شوند».
برخی روان شناسان موضوع ارتباط فراموشی حافظه و هیجانات روحی را بر روی مجموعه ای از دانش آموزان آزمایش نموده اند، بدین ترتیب که آن ها را وا داشتند تا هیجان های بی معنی را به خاطر بسپارند، سپس آنان را آزمودند. پس از آن ناگهان در اطاقی که دانش آموزان نشسته بودند وضع وحشتناکی ایجاد کردند. بدین صورت که تخته ای از سقف افتاد و صدای تیری شنیده شد و چراغ ها خاموش شد. وقتی چراغ ها روشن شد دوباره دانش آموزان را امتحان کردند تا مشاهده نمایند چه مقدار از کلماتی که یاد گرفته بودند، به یادشان مانده است. دیده شد که در اثر هیجانات شدیدی که در آن ها ایجاد شده بود یادآوری آن ها در مورد آنچه که به خاطر سپرده بودند آشکارا کاهش یافته است.
به اعتقاد برخی از روان شناسان، یکی دیگر از علل فراموشی حافظه اشخاص «شرم و حیا و عفت» است که این عامل همانند عامل احساسات و عواطف ناشی از حوادث در زنان به مراتب بیشتر از مردان یافت می شود.
گرچه این دو عامل در وجود زن از نعمت های الهی است که خداوند به ودیعت نهاده است و می تواند در رشد و ترقّی او تأثیرگذار باشد، و در قوام جامعه و تحکیم نظام خانواده نیز تأثیر بسزایی دارد.
لازم به ذکر است که در امور مالی با دو شاهد زن بدون گواهی مردان و فقط با ضمیمه قسم مدّعی پذیرفته است. و در این مورد صاحب جواهر ادعای شهرت قوی کرده است.
پی نوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 80.
2. الحیاة، حکیمی، ج 1، ص 193.
3. بحار الانوار، ج 103، ص 224.
4. سوره بقره، آیه 44.
5. عبادی، شیرین، نشریه ایران، شماره 3، ص 18.
6. جواهر الکلام، ج 41، ص 163.
7. جواهر الکلام، ج 41، ص 304.
8. همان، ج 40، ص 275 و ج 41، ص 165 - 167.
9. سوره بقره، آیه 282.
10. التبیان، طوسی «ره»، ج 2، ص 373.
11. تفسیر صافی، ج 1، ص 235.
12. مجمع البیان، ج 1، ص 398.
13. روان شناسی قضایی، ج 1، ص 275.
14. درآمدی بر روان شناسی، ج 1، ص 285 و 286.
15. اصول روان شناسی، ص 261.
16. المیزان، ج 2، ص 278.
17. مجمع الفائدة و البرهان، ج 12، ص 433.
18. جواهر الکلام، ج 41، ص 169.
در روز پنج شنبه مورخ 29/10/1390 در مکان هنرستان فاطمه زهرا (س) شهرستان کارگاه آموزشی با حضور همکاران تشکیل و موضوعات زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت:
1-بررسی موضوعات کتاب مدیریت و برنامه ریزی امور خانواده
2-راهکارهای کمک کننده در باره روش تدریس پودمان خیاطی از کتاب هنر در خانه
3-تبادل نظر در مورد جزوات بافتنی و گلدوزی و روش اجرا در کارگاه
4-برنامه ریزی جهت برگزاری کلاسهای تقویتی هنرجویان منتخب جهت شرکت در مسابقات علمی و عملی
عکس شماره 1
حوادث رانندگی
شدت حوادث رانندگی از سقوط دوچرخه تا تصادف شدید با اتومبیل، متفاوت است. محل حادثه اغلب به دلیل ترافیک در حال حرکت، پر از خطرهای جدی است.
بیخطر کردن محل حادثه قبل از حاضر شدن بر سر مصدومان، بسیار حیاتی است. این اقدام به شما امکان میدهد که از خود، مصدوم و سایر افراد عبورکننده از جاده، حفاظت کنید. به محض بیخطر شدن محل، به سرعت وضعیت مصدومان را ارزیابی کرده، درمان را اولویتبندی کنید. به مصدومانی که به کمکهای اورژانس نیاز دارند، قبل از دیگران رسیدگی کنید.
- ابتدا از امنیت خود مطمئن شوید و از انجام کاری که ممکن است شما را به مخاطره بیندازد، پرهیز کنید.
- اتومبیل خود را در محلی امن و کاملاً با فاصله نسبت به محل حادثه پارک کنید و چراغهای خطر آن را به حالت چشمکزن قرار دهید.
- هرگز در عرض یک جاده عریض ندوید.
- در شب، لباسی بپوشید یا چیزی حمل کنید که روشن یا منعکسکننده نور باشد و از چراغقوه استفاده کنید. پس از انجام موارد فوق،
احتیاطهای کلی زیر را رعایت کنید:
- چند ناظر را برای هشدار دادن به سایر رانندگان و کاستن از سرعت آنها روانه کنید.
- حداقل به فاصله 45 متر از محل حادثه در هر دو طرف آن، مثلث یا چراغ هشداردهنده قرار دهید.
موتور تمام وسایل نقلیه آسیبدیده را خاموش کرده، در صورت امکان، مخزن سوخت را در ماشینهای دیزلی و موتور سیکلتها خاموش کنید.
- وسیله نقلیه را بیحرکت کنید. اگر وسیله نقلیه روی چهارچرخ است، ترمز دستی را کشیده، اتومبیل را در دنده قرار دهید و یا چند قطعه سنگ بزرگ را درست در جلوی چرخها بگذارید. اگر وسیله نقلیه چپ کرده است، سعی نکنید آن را برگردانید اما از واژگون شدن آن پیشگیری کنید.
- مراقب خطرهای فیزیکی باشید. اطمینان حاصل کنید کسی سیگار نمیکشد. گروه خدمات اورژانس را از وجود خطوط نیروی آسیبدیده، سوخت پخش شده و هرگونه وسیله نقلیهای که نشانه «خطر شیمیایی» دارد، آگاه سازید.
در هر حادثه (رانندگی) ممکن است عوارضی مثل ریزش مواد خطرناک یا فرار گازهای سمی رخ دهد. ناظران را از صحنه حادثه دور کرده، موافق جریان باد بایستید. به علامتهای «خطر شیمیایی» روی وسایل نقلیه توجه کرده، گروه خدمات اورژانس را در جریان قرار دهید. اگر در مورد امنیت خود یا مفهوم یک نشانه مشکوک هستید، از محل فاصله بگیرید. در صورتی که ریزش مواد وجود دارد و یا روی نوار بالا و چپ علامت «خطر شیمیایی» حرف « E » به چشم میخورد (حرف « E » به معنای خطر امنیت عمومی است)، به دقت مراقب اوضاع باشید.
به سرعت تمام مصدومان را ارزیابی کنید. اگر بیش از یک مصدوم وجود دارد، ابتدا به آنهایی که ممکن است آسیبهای تهدیدکننده حیات (مثل سوختگی یا زخم شدید) داشته باشند، رسیدگی کنید.
در صورت امکان، مصدومان را در همان وضعیتی که با آنها مواجه شدید، درمان کنید؛ تنها در صورتی که مصدومی در خطر باشد یا به منظور ارایه درمان نجاتبخش، میتوانید وی را جابهجا کنید. محل را بهطور کامل جستجو کنید تا از مصدومانی که به مناطق دورتر پرتاب شدهاند یا از آنهایی که به خاطر منگی، بیهدف حرکت کرده و از محل دور شدهاند، غفلت نکرده باشید.
اگر مصدومی در داخل یا زیر یک وسیله نقلیه گیر افتاده است، به کمک خدمات آتشنشانی و نجات احتیاج خواهید داشت. بنابراین در اسرع وقت با این مراکز تماس بگیرید.
در زمانی که شما مصدوم را از نظر وجود آسیبهای بالقوه تهدیدکننده حیات ارزیابی میکنید، ناظران میتوانند با نگه داشتن سر مصدوم، به شما کمک کنند.
در برخورد با یک مصدوم، ابتدا یک ارزیابی اولیه انجام دهید و در صورت امکان، به آسیبهای تهدیدکننده حیات رسیدگی کنید. در مورد هر مصدومی که در حوادث رانندگی آسیب دیده است، همیشه فرض کنید که آسیب گردن (نخاع) وجود دارد و سر مصدوم را تا رسیدن نیروهای کمکی، با دست نگه دارید. در مدتی که منتظر رسیدن کمکهای تخصصی هستید، علایم حیاتی مصدوم (سطح پاسخدهی، نبض و تنفس) را کنترل و ثبت کنید .
پس از اطمینان از بیخطر بودن اوضاع، مصدوم را از نظر وجود آسیبهای تهدیدکننده حیات بررسی کنید. مصدوم را فقط در صورتی میتوانید جابهجا کنید که کاملاً ضرورت داشته باشد.
هشدار!
مصدوم را حرکت ندهید مگر وقتی که قطعاً ضرورت داشته باشد.
اگر لازم باشد مصدوم را حرکت دهید، روش مورد استفاده برای جابهجا کردن مصدوم بسته به وضعیت وی و نیز وجود یا عدم وجود نیروهای کمکی، فرق میکند
از یک ناظر بخواهید که موقعیت وسیله نقلیه و مصدوم را نشانهگذاری کند؛ این اطلاعات برای پلیس مفید است.
آمار طلاق در جامعهء ایران بسیار بالا رفته است. بسیاری از همسران، وقتی با مشکلی در زندگی زناشویی مواجه می شوند، احساس بدبختی می کنند و با خود می گویند که اگر مجرد بودیم یا همسرمان فرد دیگری بود خوشبخت می شدیم . به همین دلیل، طلاق می گیرند و تازه آن وقت است که می بینند مشکلاتشان نه تنها حل نشده، بلکه بیشتر هم شده است. البته قبول دارم که گاهی طلاق باعث بهبود زندگی افراد می شود، اما در اکثر موارد اینطور نیست.
مدتها بود با خود فکر می کردم چرا آمار طلاق تا این اندازه بالا رفته است؟ آیا مشکلات اقتصادی عامل اصلی است؟ یا مشکلات اخلاقی؟ اعتیاد؟ یا ...؟
ما معمولا ترجیح می دهیم به جای اینکه در جهت اصلاح امور بکوشیم، همه چیز را بر هم بزنیم و از نو بسازیم.
در همهء امور همینطور است. چه بسیار والدینی که وقتی فرزندشان در مدرسه با مشکلی روبرو می گردد، به جای اینکه برای حل آن مشکل تلاش کنند فوراً مدرسهء فرزندشان را تغییر می دهند و چه بسا که در مدرسهء جدید، وضع او بدتر شود. چه بسیار خانواده هایی که وقتی با همسایه ای روابط خوبی ندارند، به جای تلاش برای اصلاح روابط، محل زندگی خود را تغییر می دهند. چه بسیار افرادی که وقتی مشکل شغلی دارند، به جای علت یابی و تلاش برای بهبود وضع خود، فوراً به فکر تغییر شغل می افتند. و به همین ترتیب بسیاری از زوجها به جای تلاش برای حل مشکلاتشان به طلاق می اندیشند.
اما آیا این راه درستی است که به جای اصلاح یک رابطهء ناموفق، آن را قطع نماییم؟ شاید این کار به عنوان یک راه حل کوتاه مدت جواب بدهد یا در بعضی موارد ضروری باشد، اما آیا همیشه می توان این کار را کرد؟ وقتی این روش به یک عادت تبدیل گردد، چه می شود؟ مهمترین روابط ما با خداست و با خودمان، آیا می توانیم این رابطه ها را هم قطع کنیم؟ مسلماً نه. پس باید یاد بگیریم که روابط خود را اصلاح کنیم، چه با خود، چه با خدا، چه با سایر انسانها. درست است که این کار سختی است و گاهی بسیار ناامیدکننده، اما تنها با تحمل این سختی است که می توانیم در زندگی پیشرفت کنیم و به سعادت برسیم و جامعه ای مترقی و سعادتمند داشته باشیم.
باید بیاموزیم که به آشتی بیندیشیم، نه به طلاق؛ به زندگی بیندیشیم، نه به مرگ؛ به اصلاح بیندیشیم، نه به تخریب؛ به عشق فکر کنیم، نه به نفرت؛ به ماندن بیندیشیم، نه به فرار. و این نوع اندیشیدن را به دیگران نیز بیاموزیم، مخصوصاً به فرزندان خود.
1-سؤالات استاندارد مهارت سالم زیستن
مراقبت از مادر و کودک در خانه
1. علت تکرر ادرار در زنان باردار چیست؟
الف: فشار رحم بر روی مثانه ج: رقیق تر شدن ادرار در دوران بارداری
ب: افزایش مصرف مواد آبکی د: خارج شدن رحم از لگن
2. علت حرکات مفصلی لگن مادر باردار چیست؟
الف: افزایش وزن مادر ج: انحنای ستون فقرات مادر باردار
ب: تغییرات هورمونی دوران بارداری د: بزرگ شدن شکم مادر باردار
3. گرفتگی عضلات پشت و ران ها از چه زمانی در مادر باردار آشکار می شود.
الف: نیمه ی دوم حاملگی ج: در روزهای آخر حاملگی شایع تر است.
ب: از ابتدای بارداری د: مورد الف و ب صحیح است.
4. دوران بارداری با چه تغییراتی در زنان همراه است.
الف: تغییرات جسمی ج: تغییرات روحی روانی
ب: تغییرات جسمی، روحی و روانی د: تغییرات هورمونی
5. اضافه وزن زنان در دوران بارداری به طور متوسط چه میزان می باشد.
الف: 10 کیلوگرم ب: 12 کیلوگرم ج: 11 کیلوگرم د: هر هفته یک کیلوگرم
6. افزایش وزن ناگهانی در زنان باردار علامت چیست؟
الف: پرخوری مادر ج: خطر فشار خون بالا
ب: رشد بی رویه جنین د: خطر افت فشار خون مادر باردار
7. به مادرانی که حاملگی های پرخطر را سپری می کنند را اصطلاحاً چه می نامند.
الف: مادران در معرض خطر ج: مادران ناتوان
ب: مادران قدرتمند د: مادران معلول
8. کدامیک از عوامل زیر از مهم ترین علل حاملگی های پرخطر می باشد.
الف: فشار خون بالا ج: کم خونی و عفونت اداری
ب: فشار خون پایین د: خون ریزی شدید
9. نشانه های فشار خون کدام مورد می باشد.
الف: افزایش ناگهانی وزن ج: درد ناحیه ی سردل و سردرد شدید
ب: ورم صورت و اندامها د: همه ی موارد فوق
10. کدام یک از موارد زیر علت کم خونی مادر باردار می باشد.
الف: سوء تغذیه ج: بیماری های انگلی و گوارشی
ب: حاملگی های متعدد با فاصله ی کم د: همه ی موارد
11. تنگی نفس، طپش قلب و ناتوانی در فعالیت ها و راه رفتن در اثر وجود کدام عامل در زنان باردار است.
الف: فشار خون بالا ج: اضافه وزن زیاد
ب: کم خونی د: ترشحات هورمونی
12. مادران باردار برای جبران کم خونی چه مواردی را باید رعایت کنند.
الف: مصرف غذاهای آهن دار ب: مصرف قرص های آهن
ج: مصرف اسید فولیک و قرص آهن و غذاهای آهن دار د: مصرف سبزیجات وگوشت به مقدار زیاد
13. عفونت ادرار چیست؟
الف: وجود پروتئین در خون
ج: وجود میکروب به میزان زیاد در مدفوع
ب: وجود املاح معدنی در ادرار
د: وجود میکروب بیش از حد مشخص در ادرار
14. عفونت های شایع در دوران بارداری چیست؟
الف: عفونت مثانه ج: عفونت مثانه و کلیه ها
ب: عفونت کلیه ها د: عفونت دستگاه تناسلی
15. سوزش و تکرار ادرار و غیر ارادی شدن ادرار نشانه عفونت در کدام قسمت بدن می باشد.
الف: عفونت کلیه ها ج: عفونت دستگاه تناسلی
ب: عفونت مثانه د: عفونت دهانه ی رحم
16. در عفونت کلیه ها علاوه بر سوزش و تکرار ادرار کدام مورد دیگر مشاهده می شود.
الف: بیماری تب ج: تب و درد در ناحیه پهلو
ب: درد در ناحیه ی پهلو د: درد در ناحیه ی شکمی و تب
17. معمولاً حالت تهوع و استفراغ حدوداً چه مدت در دوران بارداری طول می کشد.
الف: 10 هفته ب: 12 هفته ج: 40 روز از ابتدای بارداری د: 9 ماه حاملگی
18. معمولاً علت اصلی ایجاد تهوع و استفراغ چیست؟
الف: افزایش حجم معده ج: تغییرهای هورمونی
ب: پرخوری زیاد د: استرس و فشارهای روانی
19. زن و مرد باید قبل از ازدواج از چه چیز یکدیگر کاملاً مطمئن شوند.
الف: سلامت جسمی ب: سلامت روحی و جسمی
ج: سلامت روحی – جسمی و روانی د: سلامت روانی
20. هر قدر نسبت فامیلی زن و مرد نزدیک تر باشد.
الف: احتمال بروز بیماری خونی بیشتر است
ب: احتمال بروز بیماری بیشتر است.
ج: احتمال بروز بیماری خونی کمتر است.
د: احتمال بروز بیماری ارثی کمتر است.
مواد لازم
? آرد یک لیوان
? شکر سه چهارم لیوان
? آب و گلاب هر کدام نصف لیوان
? زعفران به مقدار کافی
? روغن 3 قاشق غذاخوری
برای دیدن بقیه مطالب طرز تهیه را کلیک کنید.
آرد گندم را در یک لیوان ریخته و با دست فشار می دهیم و تا جایی که امکان دارد در لیوان آرد می ریزیم، روغن را در ظرف ریخته و روی شعله گاز قرار می دهیم وقتی داغ شد آرد را به آن اضافه می کنیم تا کاملا سرخ شود، آب، گلاب و شکر را در ظرفی ریخته و روی گاز حرارت می دهیم تا شکر حل شود پس از این مرحله زعفران را به مخلوط آب، گلاب و شکر اضافه و بعد از یکی دو جوش زدن گاز را خاموش می کنیم، این مخلوط را به آرد سرخ شده می افزاییم و آن قدر به هم می زنیم تا مخلوط یکنواختی به دست آید حلوا را در ظرف مناسبی ریخته و روی آن را با مغز بادام و پسته تزئین می کنیم.
ـ هنگام سرخ شدن آرد باید مرتب آن را هم زد تا نسوزد.
ـ در صورت تمایل می توانید به مخلوط آب، گلاب، شکر و زعفران، یک سوم قاشق چای خوری هل آسیاب کرده اضافه کنید.
>